رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

رادمهر رنجبران

يازده سالگي ات پر بار و پر از موفقيت 😘

سلام پسملی من

سلام پسر گل مامان ، خوبی عزیزم ؟ امروز بعد از دو هفته ای اومدم به وبلاگ گل پسرم یه سری بزنم و یه چند خطی هم برات بنویسم . خبر خاصی نیست فقط یه چند وقت دیگه نی نی کوچولوی دیگه ای به خانواده اضافه میشه  و اون  نی نی پریسا جون هست که یه دخمل خوشگل و نازه . خدا رو شکر تو هم که شیطونی های خاص خودت روداری اتل متل توتوله بازی می کنی ، خودت دوست داری مسواک بزنی اونم با کلی خنده و بازی . بعضی وقتا یه کلمات جدید هم میگی مثل نی نی ، مرسی و ... توی این عکس اولین آبنبات چوبی زندگیت رو با کلی شیطنت و وروجک بازی داری می خوری انقدر بالا و پایین کردی و این ور اون ور رفتی که همه جا رو نوچ کردی . اینم مدل جدید تلویزیون دید...
24 آذر 1391

پسر 13 ماهه من

سلام عزیز دلم ، عشق کوچولوی من ، حالت چطوره خوبی ناز نازی ؟؟؟؟؟؟؟ 13 ماهت هم تموم شد خدارو شکر و مثل همیشه همه چی خوب بود . شیطنت هات روز به روز بیشتر میشه و ما رو بیچاره کردی عزیزم . کلمات جدیدی هم تک و توک ازت میشنویم و کلی ذوق میکنیم ، فوتبالت روز به روز بهتر میشه ،امروز فرداست که جای علی دایی رو تو بگیری عزیز دلممم ، کلمه توپ رو هم میگی و کلی بازی می کنی . کارهایی رو انجام میدی که احساس میکنم داریم ارتباط بیشتری از نظر عملی با هم برقرار می کنیم و خیلی خوشحالم . خدارو هزاران بار شکر که تو نازنین رو دارم . ...
10 آذر 1391

خاطرات شروع بارداری

سلام پسر نازم ، امروز می خوام از روزهایی که منو باباییتازه فهمیدیم یه نی نی خوشگل داریم برات بنویسم تا تو رو هم تو شادی اون روزا با خودمون شریک کنم . 89/12/23 بود که یه سرمای حسابی خورده بودم تو شرکت هم سرمون خیلی شلوغ بود روزای آخر سال و ترافیک کاری خسته از سر کار اومده بودمبابایی هم هنوز نیومده بود ، چند روزی بود که شک کرده بودمشاید یهنی نی داشته باشیم ،فهمیدم که یه نی نی خوشگل داریم نمی دونی چه حال عجیبی داشتم بی صدااشک می ریختم وبا خودم می گفتم که باورم نمی شه یعنی من یه مامانم ؟ واقعاً نمیتونم احساس اونشب رو توصیف کنم بابایی که اومد بهش گفتم شوکه شد، اونم حالی بهتر از من نداشت شوکه شوکه ، باورش نمی شد . شب با هم رفتیم دک...
24 مهر 1390
1